سحر که از کوه بلند (جام طلا) - دلکش

سحر که از کوه بلند ، جام طلا سر می زنه
بیا بریم صحرا که دل ، بهر خداش پر می زنه
بیا بریم جون کیجا ، دنبال اون مردِ جوون
تا دامنِ چین دارِ خود ، پُر بکنیم لاله و ریحون

مرغک زیبا ، روی چمن ها ، می خونه
نغمه ی شورش ، کرده دلم را ، دیوونه
دفتر گل در مکتب بستان ، بگشوده ست

بلبل از آنها ، درس وفایی ، می خوونه

ما همه اهل صفاییم ، بنده ی خاص خداییم، چشمه‌ی مهر و وفاییم

سحر که از کوه بلند ، جام طلا سر می زنه
بیا بریم صحرا که دل ، بهر خداش پر می زنه
بیا بریم جون کیجا ، دنبال اون مردِ جوون
تا دامنِ چین دارِ خود ، پُر بکنیم لاله و ریحون

مرغک زیبا ، روی چمن ها ، می خونه
نغمه ی شورش ، کرده دلم را ، دیوونه
دفتر گل در مکتب بستان ، بگشوده ست

بلبل از آنها ، درس وفایی ، می خوونه

ما همه اهل صفاییم ، بنده ی خاص خداییم، چشمه‌ی مهر و وفاییم

ما همه اهل صفاییم ، بنده ی خاص خداییم، چشمه‌ی مهر و وفاییم

سحر که از کوه بلند ، جام طلا سر می زنه
بیا بریم صحرا که دل ، بهر خداش پر می زنه
بیا بریم جون کیجا ، دنبال اون مردِ جوون
تا دامنِ چین دارِ خود ، پُر بکنیم لاله و ریحون


۲ نظر:

  1. صـبـر بسیار بباید پـدر پیر فلک را
    تا دگر مادر گیتی چوتو فرزند بزاید

    پاسخحذف
  2. اون زمونا خيلي باحال بوده

    پاسخحذف