سفر کرده - دلکش

کجا سفر رفتی ،
که بی خبر رفتی
اشکم را چرا ندیدی ؟
از دلِ من چرا بریدی ؟
پا از من ، چرا کشیدی ؟
که پیش چشمم ، بر دگر رفتی
پا از من ، چرا کشیدی ؟
که پیش چشمم ، بر دگر رفتی

بیا به بالینم ، که جان مسکینم ،
تابِ غم ، دگر ندارد
جز بر تو نظر ندارد ،
جان ، بی تو ثمر ندارد
مگر چه کردم ؟
که بی خبر رفتی
چه قصّه ها که از وفا گفتی با من ،
تو بی محبتی کنون جانا یا من

تو چنان شرر ، به خدا خبر ، ز خدا نداری
رَوَد آتش از ، سرِ آن سرا ، که تو پاگذاری

سوزِ دلم را تو ندانی ،
آتش جانم ننشانی
با غمت ، درآمیزم ، از بلا نپرهیزم
پیش از آن برم بنشین کز میانه برخیزم

رو به تو کردم ، به خدا خو به تو کردم ، که هم آغوش تو باشم
دل به تو بستم ، به امیدت بنشستم ، که قدح نوش تو باشم
چه شود اگر نفس سحر ، خبری ، زِ توآرد ،
به کس دگر ، نکنم نظر که دلم ، نگذارد

رو به تو کردم ، به خدا خو به تو کردم ، که هم آغوش تو باشم
دل به تو بستم ، به امیدت بنشستم ، که قدح نوش تو باشم
چه شود اگر نفس سحر ، خبری ، زِ توآرد ،
به کس دگر ، نکنم نظر که دلم ، نگذارد

رفتی و صبر و قرار مرا بردی بردی
طاقت این دلِ زارِ مرا بردی بردی
رفتی و صبر و قرار مرا بردی بردی
طاقت این دلِ زارِ مرا بردی بردی

کجا سفر رفتی ،
که بی خبر رفتی



http://www.divshare.com/flash/playlist?myId=6667963-e30

۳ نظر:

  1. ای بابا
    شیدا جان اگه پهنای باندت تموم شد مطمئن باش کار منه :دی
    بس که این آهنگه رو پشت سر هم دارم گوش میکنم
    حلالم کن برادر :)

    پاسخحذف
  2. @ زهرا:

    تا باشه از این پهنای باند تمام کردنها باشد، شما هر چی دوست داشتی گوش کن غمیت نباشد.

    پاسخحذف
  3. با درود بر شما
    بسیار از شما دوست سپاسگذارم ما که تو غربت هسنیم از شنیدنش اذت می بریم
    موفق و پاینده باشید

    پاسخحذف