نسیم فروردین و زان به بستان شد
زنو غنچه ، چمن گلستان شد
بیا به بستان ، ببین گلستان ، شکوفه باران
در این بهار ای گل ، تو از جفا بگذر
چو باده گلگون ، دلم بدست آور
چو لاله بگشا ، زخنده لبها ، چولاله خندان شود
نگاه نرگس مست ، بنفشه خندان است
ز نغمه بلبل ، به طرف باغ و چمن ، به عشوه آمد و گفت
گرفته نیلوفر بنفشه را در بر
گلهای بهار ، بی باده و یار ، آید به چه کار ؟
در جهان هستی ، ز می پرستی
غم از دل زاید ، به دل نشاط آید
در گلزار و چمن ، چو گل خنده بزن ، ای زیبا گل من
زنو غنچه ، چمن گلستان شد
بیا به بستان ، ببین گلستان ، شکوفه باران
در این بهار ای گل ، تو از جفا بگذر
چو باده گلگون ، دلم بدست آور
چو لاله بگشا ، زخنده لبها ، چولاله خندان شود
نگاه نرگس مست ، بنفشه خندان است
ز نغمه بلبل ، به طرف باغ و چمن ، به عشوه آمد و گفت
گرفته نیلوفر بنفشه را در بر
گلهای بهار ، بی باده و یار ، آید به چه کار ؟
در جهان هستی ، ز می پرستی
غم از دل زاید ، به دل نشاط آید
در گلزار و چمن ، چو گل خنده بزن ، ای زیبا گل من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر