من که فرزند این سرزمینم ، در پی توشه ای خوشه چینم ، شادم از از پیشه ی خوشه چینی ...
رمز شادی بخوان از جبینم
قلب ما، بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
ای خوشا، پس از لحظه ای چند، آرمیدن، همره دلبران خوشه چیدن
از شعف، گهی همچو بلبل، نغمه خواندن، گه از این سو به آنسو پریدن
رمز شادی بخوان از جبینم
قلب ما، بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
ای خوشا، پس از لحظه ای چند، آرمیدن، همره دلبران خوشه چیدن
از شعف، گهی همچو بلبل، نغمه خواندن، گه از این سو به آنسو پریدن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر